Kayıtlar

Ah leyla, ah leyli heyyy

Resim
  المنه لله که در میکده باز است زان رو که مرا بر در او روی نیاز است حقیقت نه مجاز است، در میکده باز است که این قصه دراز است ـ بار دل مجنون و خم طره ی لیلی ها لیلی ها لیلی ها لیلی رخساره ی محمود و کف پای ایاز است حقیقت نه مجاز است، در میکده باز است که این قصه دراز است ـ رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم با دوست بگوییم که او محرم راز است ـ شعر کامل المنه لله که در میکده باز است         زان رو که مرا بر در او روی نیاز است خم​ها همه در جوش و خروشند ز مستی       وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است از وی همه مستی و غرور است و تکبر       وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم         با دوست بگوییم که او محرم راز است شرح شکن زلف خم اندر خم جانان      کوته نتوان کرد که این قصه دراز است بار دل مجنون و خم طره لیلی          رخساره محمود و کف پای ایاز است بردوخته​ام دیده چو باز از همه عالم         تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید      از قبله ابروی تو در عین نماز است ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین      از شمع بپرسید که در سوز و گداز است El