İsmail Hakkı Altuntaş

  Histoire d'un amour / داستان یک عشق داستان من ، داستانی درباره یک عشق است مرثیه من ، آه و فغانِ دو قلب است داستانی شبیه خیلی داستان های دیگر که میتواند داستان شما باشد داستان آدم های اینجا یا هرجای دیگر   آتشی ست که بدون سوختن شعله ور میشود رویایی ست که بدون خوابیدن آن را میبینیم درخت بزرگی ست که پر از قدرت و مهر و محبت پابرجا و افراست به سمت روزی که فراخواهد رسید   تکرار این داستانی درباره یک عشق است ، یک عشق ابدی و عادی که هر روز تمام اتفاقات خوب و بد را همراه با لحظه ای که همدیگر را در آغوش میکشیم ، لحظه ای که از همدیگر خداحافظی میکنیم همراه با این شب های دلهره آور و این صبح های شگفت انگیز ، پدیدار میشود   داستان من ، داستانی آشنا است آنهایی که عاشق یکدیگرند ، یک نقش را بازی میکنند ، میدانم اما یا خیلی ساده و یا خیلی عمیق ایفاگرند این تنها آهنگ جهان است که هرگز به پایان نمیرسد   این داستانی درباره یک عشق است که هر روز تمام اتفاقات خوب و بد را همراه با لحظه ای که همدیگر را در آغوش میکشیم ، لحظه ای که از همدیگر خداحافظی میکن